جدول جو
جدول جو

معنی غرور کردن - جستجوی لغت در جدول جو

غرور کردن
(دَ اَ دَ)
غرور و تکبر نمودن. غرور داشتن:
دی به چمن برگذشت سرو سخنگوی من
تا نکند گل غرور رنگ من و بوی من.
سعدی (بدایع)
لغت نامه دهخدا
غرور کردن
تکبر داشتن نخوت داشتن
تصویری از غرور کردن
تصویر غرور کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغرور کردن
تصویر مغرور کردن
فریب دادن، خود خواه کردن گول زدن فریفتن، متکبر کردن: (الا ای یوسف مصری، که کردت سلطنت - پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی ک) (حافظ. 307)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
قتل سیاسی با اسلحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غروب کردن
تصویر غروب کردن
غایب شدن، نا پدید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
گلوی حیوانی را بریدن ذبح کردن: مرغ را غرغر کرد. زیر لب از روی خشم و ناراختی سخن گفتن غر زدن: زود برگشت آن جعل از بوستان رفت و غرغر کرد پیش دوستان. (بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرور کردن
تصویر مرور کردن
گذشتن عبور کردن، کتاب و رساله ای را سریعا مطالعه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورور کردن
تصویر ورور کردن
پرحرفی وراجی عر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
Assassinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
Rant, Growl, Rumbling, Snarl, Splutter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
assassiner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
grogner, râler, grondement, éclabousser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
membunuh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
ลอบฆ่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
growl करना , बड़बड़ाना , गड़गड़ाहट , growling करना , छींटे मारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
grommelen, mopperen, dreunen, grommen, spetteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
vermoorden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
menggeram, menggerutu, gemuruh, memercikkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
ringhiare, lamentarsi, rumoreggiante, schizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
gruñir, despotricar, retumbante, salpicar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
으르렁거리다 , 불평하다 , 우르릉 , 으르렁거리다 , 튀기다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
warczeć, narzekać, grzmot, pryskać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
asesinar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
assassinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
rosnar, desabafar, retumbante, salpicar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
assassinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
刺杀
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
гарчати , лаяти , гуркіт , ричати , бризкати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
zamordować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
вбивати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
brummen, schimpfen, Grollen, knurren, spritzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
ermorden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غرغر کردن
تصویر غرغر کردن
рычать , ругать , грохот , плескать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
убивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
हत्या करना
دیکشنری فارسی به هندی